شادکامی جدید؛ تمرین هایی برای رشد معنوی و زندگی هدفمند
نویسندگان در این کتاب شادکامی را نه پیامدی که در پیِ داشته ها به دست می آید، بلکه آن را حاصل فرایندی می دانند که از دل تجارب فرد در متن لحظه های زندگی به دست می آید. آن ها رویکردی عمل محور و نه باور محور دارند و بر همین اساس وابسته به هیچ نوع عقیده و مسلک خاصی نیستند و تلاش می کنند تا عناصری را که به رشد معنویت در زندگی افراد کمک می کند معرفی نموده و ضمن نشان دادن اثر مثبت آن ها برای افراد، تمرین هایی عملی و روشن را برای شکل گیری و تقویت این عوامل به خواننده معرفی نمایند. آن ها در ابتدا روح را به عنوان جزء اصلی معنویت معرفی نموده و راه شناخته شده ای را برای ارتباط با آن معرفی می نمایند: تنفس آگاهانه. تنفس آگاهانه به ما کمک می کند تا هیجان های خود را تنظیم کنیم؛ جریان تفکراتمان را مشاهده کنیم؛ و به لحظۀ انتخاب آگاه شویم. سپس ذهن آگاهی و مراقبه به عنوان ابزار اصلی تمرین های مورد نظر معرفی می شود و از آن برای دستیابی به اهداف مختلف مانند یافتن مقصود زندگی، دریافت خرد از جهان معنا، آگاه شدن به لحظۀ انتخاب و رویارویی با موانع استفاده می شود.
کتاب های زیادی در ارتباط با معنویت و اثر آن بر زندگی افراد و دستیابی به اهدافشان نوشته شده است اما بسیاری از آن ها حال هوای علمی ندارند و نویسنده با بهره گیری از الهامات و ادراکات خود به بیان تجربه ها یا اندیشه های خود پرداخته است. کتاب «شادکامی جدید» اما از این نظر متفاوت است. این کتاب توسط متیو مک کی و جفری وود نوشته شده است. مک کی دکترای روان شناسی بالینی و استاد مؤسسۀ رایت در کالیفرنیا است و با نگاه علمی به موضوعات معنوی و کاربرد آن ها پرداخته است. کتاب «شادکامی جدید» همسو با پژوهش های تجربی است و نویسندگان در آن از تجربه های خود در اتاق درمان و کار با مراجعین بر اساس رویکردی که در کتاب آن را توضیح داده اند، می پردازند.
نویسندگان در این کتاب شادکامی را نه پیامدی که در پیِ داشته ها به دست می آید، بلکه آن را حاصل فرایندی می دانند که از دل تجارب فرد در متن لحظه های زندگی به دست می آید. آن ها رویکردی عمل محور و نه باور محور دارند و بر همین اساس وابسته به هیچ نوع عقیده و مسلک خاصی نیستند و تلاش می کنند تا عناصری را که به رشد معنویت در زندگی افراد کمک می کند معرفی نموده و ضمن نشان دادن اثر مثبت آن ها برای افراد، تمرین هایی عملی و روشن را برای شکل گیری و تقویت این عوامل به خواننده معرفی نمایند. آن ها در ابتدا روح را به عنوان جزء اصلی معنویت معرفی نموده و راه شناخته شده ای را برای ارتباط با آن معرفی می نمایند: تنفس آگاهانه. تنفس آگاهانه به ما کمک می کند تا هیجان های خود را تنظیم کنیم؛ جریان تفکراتمان را مشاهده کنیم؛ و به لحظۀ انتخاب آگاه شویم. سپس ذهن آگاهی و مراقبه به عنوان ابزار اصلی تمرین های مورد نظر معرفی می شود و از آن برای دستیابی به اهداف مختلف مانند یافتن مقصود زندگی، دریافت خرد از جهان معنا، آگاه شدن به لحظۀ انتخاب و رویارویی با موانع استفاده می شود.
در این کتاب توضیح می دهد که ما خیلی اوقات بر سر یک دو راهی قرار داریم که در یک مسیر حرکت در جهت ارزش ها و در مسیر دیگر حرکت برای کاهش آنی درد و رسیدن به لذت است. نویسندگان بیان می دارند که سه حالت است که به ما بیان می کند در لحظۀ انتخاب قرار داریم: وجود هیجان زیاد؛ تجربه درد شدید؛ و تمایل زیاد برای انجام دادن کاری. ما در این مواقع با حرکت در راستای ارزش هایی که برای ما مانند قطب نما عمل می کنند، می توانیم از رنجی که مانع شادکامی است، فاصله بگیریم. تمرین قصد صبحگاهی روش است که ما را برای تشخیص لحظه های انتخاب آماده می کند.
در ادامه، کتاب با موضوعاتی از قبیل درد و رویارویی معنوی با آن، مراقبۀ آگاهی عمیق، دستیابی به مقصود زندگی، دریافت خرد از جهان معنا، و شفقت به خود و دیگران می پردازد. همچنین به موضوع ناپایداری به عنوان تنها اصل ثابت هستی پرداخته و با مراقبه هایی خواننده را دعوت می کند که این ناپایداری را در متن زندگی خود تجربه نماید. همچنین به موضوع جبران کردن رنج هایی که به دیگران وارد ساخته ایم اشاره کرده و ما را به تلاشی هدفمند و مؤثر نه برای پاک کردن گذشته، بلکه برای جهت گیری جدید و مسئولانه و بدون انتظار دعوت می نماید. و در پایان به فرح درونی و معنویت در زندگی روزمره می رسد.
دکتر استیون هیز بنیان گذار رویکرد «اکت» در مقدمه ای که بر این کتاب نگاشته است بیان می کند که گرایش های معنوی به عنوان عنصری فارغ از جهت گیری های مختلف مذهبی و عقیدتی، تقریباً بیش از هر متغیر جمعیت شناختی دیگری می توانند پیامدهای مثبتی بر سلامت روان داشته باشند؛ اما نه باورِ صرف بلکه تمرین منظم و انجام دادن کارهایی که برای افراد مزایایی معنوی دارد و به همین دلیل به آن می پردازند.